نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
فارغالتحصیل کارشناسی ارشد دانشگاه هنر اسلامی تبریز
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
تحلیل و ارزیابی شیوههای طراحی در کارکردپذیری مسکن کوچک مقیاس؛
نمونه موردی: مسکن مهر شهر پردیس[1]
رضا حسینپور*
فارغ التحصیل کارشناسی ارشد، مهندسی معماری، دانشگاه هنر اسلامی تبریز، تبریز
* اردبیل، صندوق پستی: 5615617431 – صندوق الکترونیک: Hp.reza.iau@gamil.com
[1] مقاله حاضر برگرفته از مطالعات آقای دکتر حمیدرضا انصاری در مقاله ارزیابی و تحلیل کارکردپذیری طرحهای معماری مسکن در اندازه کوچک و در تلاش برای ارزیابی مطالعات ایشان به شیوه ترویجی در نمونه موردی دیگری میباشد.
چکیده
بررسی و شناخت مسکن منوط به تحلیل و شناسایی عوامل تأثیرگذار بر آن است. برای بررسی مسکن، معیارهــای فراوانــی در نظــر گرفته میشــود که بــه جنبههای کمی و کیفــی مســکن میپردازند. اکثر محققــان مســکن را در محــدودهای فراتــر از واحــد مســکونی، نظیــر واحــد همســایگی یا محله مــورد بررسـی قـرار میدهند.
مقاله حاضر به موضوع مســکن مهــر از منظر کارکردپذیری پرداخته و شــاخصهای تحلیل و ارزیابــی آن را با استفاده از شیوه تحقیق دکتر انصاری تدویــن نموده اســت. توجه به مســأله کارکردپذیری در واحدهای مســکونی مهر که بیشتر آنها دارای مساحت کوچکی هستند، در میزان رضایت استفادهکنندگان آنها بسیار تاثیرگذار است. دامنه تحقیق حاضر، پروژههای مسکن مهر شهر پردیس را شامل میشود. در این نوشتار با تکیه بر ابزار مطالعات کتابخانهای و بررسی میدانی به جمعآوری اطلاعات و گونهبندی پلانهای آپارتمانی پرداخته شد. سپس 7 گونه مختلف آپارتمانی بهوسیله نظرسنجی از خبرگان معماری مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت و درادامه با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی زمینههای کارکردپذیری مسکن بررسی گردید. نتایج تحقیق نشــان میدهد که موقعیت قرارگیری فضاهای مختلف و ارتباط بیــن آنهــا در پلان، بیشــترین رابطه را با کارکردپذیری مســکن دارد. این امر اهمیت نقش هندســه پلان و شیوه طراحی آن را در تأمین کارکردپذیری نشان میدهد. نکته حایز اهمیت دیگــری کــه در پژوهش حاصل شــد، اهمیــت حریم و ورودی و اتاقهای پذیرایــی و نشــیمن در ارزیابی کل مسکن است.
تحقیق در پایان، راهکارهایی برای ارتقای شاخصهای کارکردپذیری مسکن، نظیر تنظیم نسبت ابعاد فضاها با همدیگر و چگونگی کاهش فضاهای بدون استفاده ارایه میدهد.
کلیدواژگان
مسکن مهر، کارکردپذیری، مسکن کوچکمقیاس، شاخصهای ارزیابی، میزان رضایتمندی
Analyzing and Evaluating the Applicability of Design Practices in Small-Scale Housing; Case Study: Pardis City Mehr Housing
Reza Hosein Pour*
* Department of Architecture and Urban Planning, Tabriz Islamic Art University, Tabriz, Iran, Hp.reza.iau@gmail.com
Abstract
Assessment of housing is subject to analysis and identification of factors affecting it. To search on housing, many criteria are considered that measuring quantitative and qualitative aspects of their housing. Most housing researchers in areas beyond housing units, such as neighborhood or community are evaluated as well. This article deals with the issue of housing in terms of functionality and has developed indicators to analyze and evaluate it. According to the Mehr housing units, mostly functionality in a small area, they are very effective in customer satisfaction. Range of this research includes Mehr housing in Pardis City. In this study, based on library studies and research tools to collect information and classification of the apartment Plan was discussed. Then, ten different typical apartment buildings were analyzed by professional experts. Also, they were continued to examine and rely on the cross-sectional areas of housing functionality. The results indicate that the position of the various spaces and the relationship between them in the highest correlation with the functionality housing plan. This plan reflects the importance of geometry and the way it is designed to provide functionality. Another significant result of the present study was to assess the importance of the reception and living rooms in the entire housing. At last, the research presents guidelines for the promotion of housing functionality, such as adjusting the aspect ratio of spaces to each other and how to reduce unused spaces.
Keywords
Mehr Housing, functionality, small-scale housing, assessment indicators, satisfaction ratio
1- مقدمه
مسکن از جمله نیازهای اصلی برای انسان به شمار میآید. بر همین اساس، اصل سیویکم قانون اساسی، داشتن مسکن متناسب با نیاز فرد را حق هر شهروند و خانواده ایرانی میداند و نیز دولت را موظف نموده با رعایت اولویت برای کسانی که نیازمندتر هستند، به خصوص روستاییان و کارگران، زمینه اجرای این اصل را فراهم آورد. بنابراین، در برنامههای راهبردی پنــج ســاله مقوله مسکن از محورهای مهم توسعه محسوب میشود. راهبردها، اهداف کلان و برنامههای اجرایی مربوط به بخش سیاستگذاری مسکن برنامه پنجــم، پنج هدف کلان را دنبال میکند که اولین آنها، "تأمین مسکن سالم، امن و در استطاعت مالی خانوارها با تأکید بر مسکن گروههای کمدرآمد" است [1]. به همین منظور، دولتها طرحهای مختلفی برای تأمین مسکن اقشار مختلف مردم تهیه و اجرا نمودهاند. از طرفی چون تأمین مسکن برای گروههای بیبضاعت و کمدرآمد از وظایف اصلی دولت بهشمار میرود، اکثر طرحهای مسکن نیز معطوف به این گروهها میباشــد. با توجه به درآمد محدود و عدم اســتطاعت مالی مناســب ایــن قشر از جمعیت کشور برای تأمین مســکن درخور و شایسته، طرحهایی بهمنظور تهیه و واگذاری مسـکن در مقیاس کوچک برای این اقشــار به اجــرا درآمده است کــه شاید مهمترین و گستردهترین آنها مســکن مهر باشد. ضمن توجه به نقــش اساسی اقتصاد در تهیه این گونه سکونتگاهها، سه عامل کلیدی برای پایین آوردن و کنترل قیمت تمام شده واحدها خودنمایی میکنند که عبارتاند از:
1- موقعیت قرارگیری (قیمت زمین)
2- ابعاد مسکن
3- کیفیت مصالح
چنین مینماید که نقش مؤلفه اقتصادی در این زمینه به قدری پررنگ شده است که در اغلب موارد غفلت مدیران و طراحان را از وجوه کیفی حداقل مسکن به همراه داشته و ارزش آن را تا سرحد تأمین یک سرپناه تنزل داده است. از طرفی چون در نظر جامعهشناسان، اقشار کمدرآمد فقط با وضعیت مالی آنها مشخص نمیشوند و بارزههای رفتاری خاصی را دارا میباشند، توجــه بــه کیفیت مسکن و محیط سکونت این گروههـا از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.[2]
بررسی و شناخت مقوله مسکن منوط به شناسایی و تحلیل و ارزیابی عوامل مؤثر بر مسکن است. بر همین اساس، کارشناسان برای بررسی مقوله مسکن، اصول و شاخصهای بسیاری درنظرمیگیرند. این اصول و شاخصها گاه به جنبه کلی و کیفی، ماننـد: توان مالی، عدالـت، هماهنگـی، انعطـاف، رضایت و محیط زیست توجه دارند و گاهی هم جنبههای کمی مسکن را مورد توجه قرار میدهند. از طرفی چون ارزیابی این اصول و شاخصهـا سخت مینماید، معیارهایی به عنوان متغیرهای قابل اندازهگیری مطرح میشوند تا کمیت و کیفیت ابعاد مختلف سکونت را بیان کنند. به دلیل پیچیدگیهای ابعاد متفاوت سکونت و گستردگی معیارهای مورد نیاز جهت ارزیابی و طرحریزی فرآیند برنامهریزی مسکن، چنین ایجاب مینماید که این معیارها در طیفهای مختلف اجتماعی، اقتصـادی، کالبدی و غیره دستهبندی گردند. هرچند برخی از این معیارها میتوانند عملکرد چندگانهای داشته باشند.
عواملی نظیر امنیت، مطلوبیت و انطباق بر توان مالی خانوارها که از ارکان اساسی مسکن به حساب میآیند، در رأس شاخصهای مرتبط با نیازهای اجتماعی قرار دارند که بر اساس تمایلات، اولویتها و ترجیحات قشر مختلف مصرفکنندگان مسکن شکل میگیرند. اقشار مختف مردم مسکنی را برمیگزینند که دارای ویژگیهای زیر باشد:
- قابلیت دسترسی
- امنیت از نظر فیزیکی
- طراحی مناسب
- قرارداشتن در مکان مناسب
- توانایی مالی افراد.
به همین دلیل، نمیتوان مسکن را به یک واحد فیزیکی صرف محدود نمود. بلکه مسکن شامل محیط مسکونی است که تمامی تسهیلات و خدمات ضروری را نیز دارا باشد که در آن، اشتغال، رفاه، آموزش و سلامت مدنظر قرار میگیرد [2].
این گوناگونی وجوه سبب شده تــا تحقیقـات متنوعی در خصوص مسکن و نیز مسکن در مقیاس کوچک انجام شود که هر کدام هم از منظری خاص به این مقوله نگاه کرده و آن را مورد سنجش و واکاوی قرار دادهاند. بیشتر تحقیقات انجام شده پیرامون این موضوع، در پی بررسی تأثیر کیفیت واحدهای مسکونی در میزان رضایتمندی ساکنان از آنها بودهاند. اما مسأله اساسی در میان ایـن تحقیقات ارزشمند علمی، خلأ نظر تخصصی معماران و طراحان نسبت به طرحها و برنامهریزیهای انجام شده برای مسکنهای کوچکمقیاس بهچشممیخورد. مسألهای که اگر به آن توجه کافی شود، میتواند به راهکارهای طراحانهای در جهت بهبود کیفیت مسکن منجر شود. مقاله حاضر نیز با درنظر داشتن این خلأ مطالعاتی، در پی آن است که از منظر کارکردپذیری به موضوع مسکن کوچکمقیاس و بهطور خاص به مسکن مهر که از نمونههای فراگیر این نوع سکونتگاه در کشور است، بپردازد تا بدین وسیله معیارهای ارزیابی و سنجش آن را تدوین نماید و درنهایت، منجر به ارایه راهکارهای طراحی درجهت ارتقای کیفیت واحدهای مسکونی کوچکمقیاس شود.
1-1- پیشینه تحقیق در زمینه مسکن مهر
در خصوص ارزیابی و سنجش طرحهای مسکن مهر که به شکل وسیع در نقاط مختلفی از کشور اجرا گردیده و یا همچنان نیز در حال اجراست، علیرغم نقدهای زیادی که از سوی صاحبنظران بر آن وارد شده، تحقیقات بسیار کمی صورت گرفته است.
اغلب ایـن تحقیقات همچون "مطالعات بازنگری طرح جامع مســکن: سند راهبردی و چشمانداز کلان بخش مسکن در افق ۱۴05" که توسط سازمان ملی زمین و مسکن تهیه شده است؛ بیشتر به راهبردها، سیاستها و برنامههای اجرایی تحقق آن سیاستها میپردازند. همچنین، در این طیف از تحقیقات، میتوان به کتاب "ارزیابی طرح مسکن مهر" اشاره نمود که توسط مهندسین مشاور رهپوساخت شارستان برای وزارت راه و شهرسازی تدوین شده است. برخی دیگر از تحقیقات هم بــه مکانیابی پروژههای مسکونی مهر پرداختهاند که از آن جمله میتوان مطالعات انجام شده توسط مشکینی و همکاران (۱۳۹۱) را نام برد.
طیف دیگری از تحقیقات پیرامون مسکن مهر نیز به میزان رضایتمندی ساکنان مجتمعهای مسکونی مهر از طرحهای بهرهبرداریشده میپردازند. سلطانپناه و حسینی (۱۳۹۱) در ارزیابی کیفی که درمورد پروژههای مسکونی مهر سنندج انجام دادهاند، چهار شاخص ملاحظات فنی (شامل: طراحی سایت و ساختمان، طراحی واحد، کیفیت اجرا و کیفیــت مصالــح)، ملاحظات اقتصـادی (شامل: هزینه ساخت، تسهیلات مالی، نحوه پرداخت و مدت زمان تحویل)، ملاحظات سلیقهای (شامل: نمای خارجی، نمای داخلی، معماری داخلی، نوع تجهیزات و مصالح) و ملاحظات آسایشی (شامل: ایمنی، موقعیت محلی، امکانات رفاهی، امکانات جنبی) را مدنظرقرارداده و از طریق پرسشنامه از ساکنان، آنها را مورد تجزیهوتحلیل و ارزیابی قراردادهاند. براساس نتایج حاصل از تحقیق آنها، ملاحظات سلیقهای کمترین اهمیـت (6/7 درصد) و ملاحظات فنی بیشترین اهمیت (2/46 درصد) را از نظر کاربران دارد. از طرفی، آنها دریافتند از بین ۱6 معیار فنی مورد بررسی، طراحی واحد با 1/23 درصد بیشترین اهمیت و نمای خارجی با 4/0 درصد کمترین اهمیت را از نظر کاربــران بــه خــود اختصــاص داده اســت و بهطور کلی، 67 درصد از ساکنان مسکن مهر سنندج، از عملکرد طراحان و برنامهریزان آن ناراضی بودهاند. در تحقیق دیگری رضایی و کمائی زاده (۱۳۹۱) نیز به ارزیابی میزان رضایتمندی ســاکنان مجتمعهای مســکن مهر فاطمیه شــهر یزد پرداختهاند و با تدوین ده معیار (شامل: دسترسی و حملونقل، تسهیلات مجتمع، مسایل اقتصادی، مدیریت و نگهداری، امنیت، دیـد و منظـر، روشـنایی و تهویه، روابط همسایگی، امور زیستمحیطی و ویژگیهـای کالبـدی که خود شامل تعداد واحدهای موجود در مجتمع، ابعــاد واحـد مسـکونی، ارتفاع سقف واحدهای مسکونی و تعداد اتاقهای در دســترس میشود)، میزان رضایتمندی ساکنان آن را مورد بررسی قرار دادهاند. در این تحقیق، وضعیت رضایتمندی از ویژگیهای کالبدی به همراه سه شاخص امنیت و روشــنایی و تهویــه، زیاد و ســایر شاخصها متوســط و رضایتمندی از شاخص اقتصادی، کم ارزیابی شد. تحقیق دیگر در مورد میزان رضایتمندی ساکنان مسکن مهر زنجان نشان میدهد که میزان رضایتمندی در محدوده مورد مطالعـه تحقیق، هم از شاخصهای متنوع نمره نامطلوب گرفته و هم از نظر کیفیت طراحی نمره نامطلــوب اخذ نموده اسـت [3].
بحث درباره محیط مســکونی در پروژههای مسکونی مهر از مقولههای بسیار مهم در این خصوص به حساب میآید، چرا که پروژههای مسکونی مهر در زمره پروژههای انبوهسازی میباشند. در این زمینه رحمانی و عزیـزی با مطالعه روی نمونه موردی مجموعه مســکونی در مهرشــهر تاکستان، بــه سنجش و ارزیابــی کیفیت محیط در مجموعههای مسـکونی اقشار کمدرآمد پرداختهاند. این تحقیق، کیفیــت محیــط ســکونت را بر اساس سه شاخص کیفیـت مجموعه مســکونی، کیفیت محیـط ساختمانها و کیفیت شـهر از منظر ادراک سـاکنان مورد سنجش و ارزیابی قرار داد و چنیــن نتیجــه گرفت که ساکنان این مجموعه از کیفیت محیط مسکونی خود راضی نیستند. این تحقیق همچنین بر اهمیت زندگی بر پایه ساختار محلهای بهجای زندگی مجموعهای اشاره مینماید و تحلیل نتایج آن نشــان میدهد که علیرغم پنداشــت عمومی در توجه ویژه اقشــار کمدرآمــد در درک از کیفیــت محیــط بــه عوامــل اقتصــادی، از نظر این قشر از اجتماع عوامل اجتماعی همچون امنیــت، تعلق بــه مکان، همســایهها و تعاملات بین آنها شاخصهای ارجحتری هسـتند [4].
1-2- روش تحقیق
تحقیـق حاضر به لحاظ هدف، از نوع کاربردی و از حیث روش تحقیق، تحلیلی است. چهارچوب نظری تحقیق با استفاده از روش اسنادی و از طریق مطالعات کتابخانهای بهدست آمده است. ضمن اینکه با توجه به ماهیت موضوع مورد بررسی، رویکرد حاکم بر این پژوهش از نوع پیمایشی با استفاده از مصاحبه و پرسشنامه و نیز مشاهدات میدانی از واحدهای مورد بررسی است. تحقیق به مقوله کارکردپذیری مسـکن کوچکمقیاس میپردازد، مقولهای که در میزان رضایت استفادهکنندگان از مسکن بسیار تأثیرگذار است. جامعه آماری این تحقیق، پروژههای مسکونی مهرشهر پردیس را شــامل میشود. پروژه مسکونی مهرشهر پردیس از پروژههای مهم مســکن مهر میباشد که در فازهای مختلف اجرا شده و هنوز فازهای جدید آن در حال برنامهریزی است. همین مسأله از دلایل آشکار اهمیت این تحقیق بهشمار میرود، چراکه ارایه نتایج سودمند در کارکردپذیری مسکن کوچکمقیاس میتواند در ادامه راه این پروژه بسیار بهکار آید. با انتخاب 7 تیپ واحد مسکونی به عنوان حجم نمونه امکان تعمیم نتایج حاصل به سایر پروژههای مسکونی کوچکمقیاس وجود دارد.
Fig. 1 Sample size of the statistical population of the 27 plan species |
شکل 1 حجم نمونه انتخابی از جامعه آماری 27 گونه پلان |
در اجــرای ایــن پــروژه، از 27 گونه پلان مختلف اســتفاده شده است. در ابتدای این تحقیق، طرحهای ارایه شده که توسط مهندسان مشاور مختلف تهیه شده بود، در قالب 7 گونه مشابه دستهبندی گردید. سپس از هر طیف، پلانی که بیشترین میزان تکرار را در اجرا داشــت بــه عنوان نمونهای از آن پلانها انتخـاب شد. در نهایــت 7 طرح به عنوان حجم نمونه مورد سنجش و ارزیابی قـرار گرفتند که در این خصوص برای ارزیابـی پلانهای انتخاب شده، از نظر خبرگان معماری (مدرسان، استادان و متخصصان باتجربه معماری) استفاده شد. شیوه بررسی آراء خبرگان معماری با پرسشنامه بوده است.
در همین راستا گام اول و اساسی، تدوین و ارایه معیارهایی در جهت سنجش مسأله کارکردپذیری در مسـکن است. در تحقیق حاضر، این معیارها برای قسمتهای مختلف مسکن، شامل: ورودی، سرویسهای بهداشتی، پذیرایی و نشیمن، آشپزخانه، اتاق خواب و نیــز کلیات واحد مسـکونی تدوین و مبتنی بر همین معیارها پرسشنامه تهیه شد. سـؤالات پرسشنامه تحقیق به شکل طیفی پنج مرحلهای هستند که نظرهای خبرگان را مورد مطالعه قرار میدهند. امتیاز نهایی کســب شــده توسط هــر آپارتمــان به تفکیک هر معیار بر مبنای ۱00 محاســبه شد و در ادامه با استفاده از نــرمافزار اس. پی. اس. اس.[3]، همبســتگی امتیـاز مجموع واحدها با امتیاز کسب شــده توســط هر واحد از هر گروه از ســؤالات بهدست آورده شد و نقش معیارهای تدوین شده در میزان ارتقــای کارکردپذیری مســکن بــه ترتیب اولویتبندی گردید. در نهایت، با توجه به تعیین این اولویتها که براساس نظرسنجی از خبرگان معماری حاصل شد، راهکارهایی بهمنظور ارتقای این معیارها ارایه گردید.
2- مسکن کوچکمقیاس و عوامل مؤثر بر شکلگیری آن
خانه و مسکن از مهمترین موضوعات در رویکردهای زیستی بهشمار میرود. در عین حال، یکی از مهمترین اشکال سازماندهی اجتماعی فضا است که مانند بسیاری دیگر از مجموعههای ساخت بشر، ماهیتی دوگانه دارد: هم تحت تأثیر فرهنگ شکل میگیرد و هم میتواند بر فرهنگ جامعه اثر بگذارد. خانه پدیدهای است که منطبق با کلیت نظام اجتماعی حاکم بر فرهنگ انسانی در هر قوم یا ملتی شکل میگیرد. مطالعه اجتماعی و فرهنگی خانه از این بُعد اهمیت دارد که ما به دنبال این باشیم که بدانیم این خانه با توجه به فرهنگ و دین حاکم بر نظام اجتماعی منطقه چگونه باید ساخته شود تا بتواند پاسخگوی مناسبی برای سبک زندگی افراد جامعه باشد.
2-1- نیاز به مقوله مسکن و ضرورت توجه به مسکن کوچکمقیاس
در تدوین قوانین اکثر کشورها و همچنین سازمانهای بینالمللی همچون سازمان ملل متحد، نیاز به مقوله مسکن به عنوان یک حق و از وظایف اساسی دولتها در نظر گرفته شده است. سازمان ملل در بیانیه جهانی حقوق بشر خود در سال ۱۹۴8، به این نکته اشاره میکند که هر فردی بهمنظور دستیابی به یک استاندارد مناسب از سطح زندگی برای بهزیستی و سلامتی خود و خانوادهاش (شامل: لباس، غذا، مراقبتهای بهداشتی، مسکن و خدمات اجتماعی لازم) حقی دارد [5 و 6].
قسمت زیادی از ســرمایهگذاریهای کشــور در مقوله مسـکن صــورت میگیرد. آماری که رفیعی از میزان ســرمایهگذاریها در ایــن بخــش ارایــه میدهد، بر این قرار است کــه "پــس از انقـلاب اسـلامی، مقوله مسـکن 20 تـا ۴0 درصد از کل ســرمایهگذاریهای کشورمان را بــه خـود اختصـاص داده است کــه حدود ۴ تا 8 درصـد تولیـد ناخالـص ملـی ایران را شـامل میشـود" [7]. بیــشتر از سـی درصـد هزینههــای ســرمایهگذاری کلان ملــی در بخــش مســکن در فاصلــه ســالهای ۱۳5۹ تــا ۱۳62 صورت گرفته اسـت. این رقم در ســال ۱۳67، در حــدود ۳۳ درصــد از درآمــد کشور بوده است که به بخش مسکن اختصاص یافته است. طبق آمار از مجموع اعتبارات عمرانی دولت در فصول ساختمان، مسکن و عمران شهرها، در سال ۱۳78، حــدود ۱/۱۹ درصد به بخش مسکن اختصاص داده شده است [8 و 9]. هدف از ذکر این آمارها، نشان دادن اهمیت مسکن و نقش آن در اقتصاد کلان کشور است. به همین جهت شاید بتوان ادعا نمود که "مقوله مسکن، به جزء جداییناپذیر برنامهریزی، سیستم عمومی و مدیریت اقتصادی بدل گردیده است و در طیف اهداف کلان توسعه اجتماعی و اقتصادی قرار میگیرد" [10 و 11].
بهمنظور برآورده کردن این نیاز اساسی، طرحهای گوناگون با اسامی و اهداف مختلف همچون مسکن اجتماعی، مسکن حداقل و مسکن مهر توسط دولتها تهیه شده و بـه اجرا درآمدهاند که تاکنون هرکدام از آنها پیامدهای خاصی را در پی داشتهاند. همواره در تهیه این گونه طرحها اندازه مسکن از موضوعات بسیار مهم بوده است. شاخصهای فرهنگی و رفتاری جامعه ایران به کرات نشان داده است، که اکثر سکونتگاههای با ابعاد کوچک و یک اتاق خوابه مورد استقبال خریداران قرار نمیگیرند و افراد اینگونه از مسکن را تنها به عنوان یک سرپناه تلقی مینمایند و از این رو بدان دلبستگی ندارند و این سکونتگاهها رضایت ساکنانش را فراهم نمیآورند. دلیل عمده اینکه مدیران و برنامهریزان، مسکن مهر را به سمتی سوق دادند تا بیشتر واحدها را با ویژگــی واحدهای دوخوابه با مساحت حداقل 70 مترمربع باشند، همین استقبال مردم از اینگونه واحدها بود. بر همین اساس میانگیـن مساحت واحدهای آپارتمانی مورد مطالعه این تحقیق نیز 5/74 متر مربع است.
2-2- عوامل مؤثر بر شکلگیری مسکن
نمیتوان مسکن را یک ساختار صرفا کالبدی دانسـت، چرا که مسکن نهادی چند عملکردی است که ابعاد مختلفی را تحت الشعاع دارد. پیدایش و بهوجود آمدن مسکن تابع شرایط، عوامل اقلیمی، فرهنگی، معیشتی، اقتصادی و تکنیک سـاخت جامعه استفادهکننده از آن است. به عبارت دیگر، مسکن علاوه بر تأمین سرپناه که نیاز اساسی و اولیه انسان است، طیفی از وظایف مختلف دیگر را هم بـهعهده دارد که مهمترین آن شکلدهی الگوی فرهنگی و سبک زندگی آدمی است. بر همین اساس، صاحبنظران فعال در مقوله مسکن، آن را محدود بـه کالبد نمیدانند و در مقیاسهای وسیعتری همچون واحد همسایگی و یا محله به بررسی و تحلیل کیفیت محیطی و میزان رضایتمندی افراد از مسکن و محیط سکونتشان میپردازند[4].
مسکن بهعنوان بستری برای زندگی انسان با سایر ابعاد زندگی او در ارتباط و کنش متقابل است. هر ناحیه مسکونی باید با توجه به ساختارهای گوناگون خانوادگی و نیازهای مکانی و اجتماعی مختلف ساخته شود و بـا داشتن ویژگیهای فضایی و اجتماعی خاص خود، محیطی منحصر به فرد را ارایه نماید. در دهههای اخیر، به دلیل افزایش تقاضا برای مسکن در ایران، تلاشهای بسیاری برای تأمین مسکن انجام شده، ولی آنچه بهطور معمول نادیده گرفته شده است، جنبههای کیفی بناها در کنار فزونی کمی آنهاست. واژه کیفیت مفهوم گستردهای دارد، بهطوریکه می توان تعاریف مختلفی از آن ارایه داد که بیانکننده شاخصهای مـختلفی از آن باشد. از این رو، جهت کسب مطلوبیت در حوزه مسکن در کنار توسعه کمی، باید شاخصهای کیفی در مطالعات برنامهریزی مسکن مورد بررسی قرارگیرند.
مسکن سنتی ایرانی در دهههای اخیر در مقابل شهرسازی، سبک زندگی و الگوی ساختمانی جدید تاب مقاومت و فرصت ابراز وجود و حفظ هویت خود را نیافت و با شتابگیری رشد جمعیت و مهاجرت، تشویق بیمطالعه و عجولانه متراکمسازی، رواج انبوهسازی و خلاصهشدن همه انگیزههای ساختوساز در سوداگری، بهتدریج رابطه معماری مسکن با خصوصیات و ظرایف زندگی ایرانی که نشأت گرفته از مبانی متعالی اسلام پایهریزی شده بود، قطع شد. نکته حیاتی در مورد مسکن، پیچیدگی خاص این بنا در طراحی معماری میباشد که امری فراتر از پاسخ به برنامه است، چرا که باید چهرهای عمومی را در عین جریان زندگی خصوصی ساکنانش، به نمایش بگذارد. این به معنای پیروی از شرایط متنوع اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و بهویژه فلسفه فردی ساکنان است که در جوامع از فرد به فرد متفاوت خواهد بود. در نتیجه، شناسایی شیوه و ترجیحات رایج زندگی افراد در جامعه و تأثیرات آن در طراحی حیاتی است.
2-3- مقوله کیفیت در مسکن انبوه
کیفیت سکونت مباحث بسیار گستردهای را دربرمیگیرد. طبق اعلام مرکز اسکان بشر ملل متحد، در سال ۱۹۹6 تقریبا یک پنجم مردم جهان فاقد خانههایی در شأن زندگی انسانی بودند که طیف گستردهای از افراد بیسرپناه، خیابانخوابها تـا آلونکنشینان را دربرمیگیرد [12]. مسأله نگرانکننده دراین زمینه روند رو به رشد این نسبت بـرای کشورهای جهان سوم است. بهطوریکه برطبق برآورد اسـکاپ[5] در منطقهای با رونق اقتصادی آسیا، تقریبا 60 درصد جمعیت شهری در سال 2000 به این شکل مسکن گزیدهاند [13].
در یک نگاه کلی، موفقیت در برنامهریزی برای تأمین مســکن اقشار کمدرآمــد، در گرو دو ویژگی عمده است:
1- جامع بودن برنامهریـزی، که ایــن جامعیت خود در گرو دو چیز است: الف- همسویی سیستماتیک و نظاممند با دیگـر برنامههای توسـعه؛ و ب- در نظر داشتن تمامی گروههای ذینفع در برنامه، و نه تدوین آن تنها برای گروهی خاص.
2- سازگار نمودن برنامهریزی مسکن با شرایط اجتماعی، اقتصادی، اقلیمی و سیاسی منطقه موردنظر. مسأله مهم در این زمینه این است که نباید و نمیتوان نسخهای واحد را برای کل کشور اعمال نمود، چرا که این کار معضلی برای برنامهها به همراه خواهد داشت [11].
میلز برای اسکان افراد کمدرآمد سه برنامه عمده دارد که به شکل زیر عنوان میکند:
1- فراهم ساختن یارانههای مستقیم اجارهای بـرای مجتمعهای مسکونی یا مسکنهای منفرد.
2- فراهم ساختن اعتبارات مالیاتی که ماحصل آن ایجاد واحدهای مسکونی با اجاره پایین است.
3- برنامههای حمایتی مربوط به ساخت مسکن برای طبقات با استطاعت مالی پایین [14].
به نظر میلز، این برنامهها از طریق سیاستگذاریهای مختلف، یعنی: سیاستهایی همچون وامهای درازمدت و معافیتهای مالیاتی قابل تحقق است.
در دورههای زمانی مختلف، مسکن اقشار کمدرآمد از روشهای گوناگون توسط دولتها تأمینشدهاست. در دهههای ۱۹80 تا 2000 بهجای "خانهسازیهای غیررسمی[6] "، بیشتر از "رویکرد توانمندسازی" اســتفاده گردید. در این رویکرد، تلاش میشود پروژههای منفرد مسکن برای اقشار کمدرآمد در ارتباط با بازار مالی، اقتصاد کلان، برنامههای اقتصادی دولت و برنامهریزی کالبدی مورد بررسی قرارگیرد [3].
پس از انقلاب اسلامی، در ایران نیز دولتها روشهای مختلفی برای تأمین مسکن برای اقشار کمدرآمد بهکاربستند. از جمله این شیوهها، ساخت مستقیم مسکن توسط دولت است که پروژههای مسکن مهر وسیعترین آنهاست. میتوان چنین گفت که طرح مســکن مهــر وسیعترین برنامه ســاختوساز و عرضه مسـکن در سده اخیــر در ایران اسـت. این طرح بسـیار وسیع، دامنهدار و چندبعدی است که نیاز به توجه زیاد و ارزیابی عمیق و همهجانبه دارد. میتوان این ابعاد را در کلیت خود بدین شکل عنوان نمود: ۱) ابعاد اجتماعی- فرهنگی، 2) ابعاد جمعیتی، ۳) ابعاد مالی و اقتصادی، ۴) ابعاد کالبدی و فضایی و 5) ابعاد بین نسلی آثار و پیامدهای طرح [15].
بر اساس اسناد مکتوب، طرح مسکن مهر اهداف کلی زیر را دنبال مینموده است:
1- تأمین مسکن برای اقشار کمدرآمد
2- تثبیت یا کاهش قیمت مسکن شهری
3- تولید انبوه و ارزان مسکن [15]
اما در حال حاضر که تعداد زیادی از واحدهای مسکن مهر ساخته شده و تحویل گردیدهاند، ســؤالاتی درباره نتایــج بهدست آمده از این طرح مطرح میشود. وزارت راه و شهرسازی، در گزارشی به تشــریح عواملی که موجب پدید آمدن این مشــکلات در طرح مسکن مهر گردیده مبادرت ورزیده است [15]. حال آنکه ارزیابـی و تحلیل انبوهسازی مسکن، بالاخص این طرح که توسـط دولـت صـورت پذیرفته است، برای آنکه بتواند برای طرحهای آتی مثمرثمر واقع شود، نیاز به تحقیقات جامعی دارد تا برنامهریزی و کالبد آن را از جنبههای متفاوت بررسی کند.
3- معیارهای سنجش طرحهای معماری مسکن
ارزیابی و سنجش یک ساختمان یا محصول، نیازمند بررسی وجوه مختلف آن ساختمان است. وورت، از دو کیفیت معمارانه و کیفیت عملکردی سخن به میان میآورد. واژه کیفیت نشاندهنده این است که محصول نهایی تا چــه اندازه الزامات و اهداف خواستهشده را برآورده کرده اسـت [16]. وورت، کیفیــت معمارانه یــک ســاختمان را شــامل کیفیـت زیباییشناســانه، کیفیت عملکردی یا معیار کاربردی، کیفیـت فنـی و کیفیــت اقتصادی میدانــد. از طرفی، کیفیـت عملکردی در درجــه اول بــه کارآیــی ســاختمان، کاربرد، قابلیــت اســتفاده عملــی و قابلیــت اجرای آن بهلحاظ مالی اشاره دارد [16]. البته کاربردی بودن یک ساختمان، به پشتیبانی کیفیتهای فضایی و فیزیکی از سه عملکرد فرهنگی، عملکرد اقلیمی و عملکرد اقتصادی نیز بستگی دارد [17]. اما ذکر این نکته مهم است که هر کدام از این کیفیتها نیازمند شاخصهایی برای ارزیابی هستند. مسکن و سکونت به جهت مؤلفههای متنوع موثر بر شکلگیری آن، برای ارزیابی نیاز به تدوین شاخصها و معیارهای متعدد و متنوعی دارد که هر کدام از آنها بهگونهای به این عوامل مؤثر معطوف هستند. از جمله تحقیقات و پژوهشهای اساسی مسکن در مقیاس جهانی، برنامه تعیین شاخصهای مسکن است که بهطور مشترک توسط بانک جهانی و مرکز اسکان بشر سازمان ملل متحد[7] در دهه ۱۹۹0 انجام شد. این پروژه حدود 50 شاخص مهم مسکن ازشهرهای عمده 5۳ کشور جهان را مدنظر قرار داده است [18]. عزیزی شش معیار اساسی برای ارزیابی مسکن را به شرح زیر عنوان میکند:
1- معیارهای اجتماعی- فرهنگی
2- معیارهای زیستمحیطی
3- سیمای شهری
4- رضایت از میزان و کیفیت فضای باز
5- رضایت از کیفیت دسترسی به خدمات و تسهیلات شهری
6- کیفیت دسترسی به سیستم حمل و نقل [19].
او در جایی دیگر از سه دسته شاخص اجتماعی، اقتصادی و کالبدی در تحلیل مسکن سخن به میان میآورد [2]. در جهت سنجش هر کدام از این دستهها، معیارهایی تدوین شده اسـت. برای مثال، وی 25 معیار برای ارزیابی وجه فرهنگی و اجتماعی مسکن برمیشمارد. رفیعی نیز از یازده معیار اقتصادی مسکن سخن به میان می آورد [7].
پژوهشهای مهم دیگری هم در زمینه مسکن و سکونت انجام شده است که در هر کدام از آنها معیارهای خاصی را برای سنجش مسکن در نظر گرفتهاند. نتایج بهدست آمده ازین پژوهشها که به برخی از آنها در پیشینه پژوهش به اجمال اشاره شـد، نشان از اهمیت مسأله طراحی معماری در مقوله مسکن دارد. اما کیفیت عملکردی طرح و طراحی معماری را میتوان از جنبههای دیگر هم بررسی نمود. مقاله حاضر بر این اسـت تا بــا تدوین و ارایه برخی معیارها، به ارزیابی نمونههایی از واحدهای آپارتمانی مسکن مهر بپردازد. این معیارها بهمنظور سنجش میزان عملکردپذیری واحدهای مسکونی است و در این راه آنها را فارغ از معیارهای اجتماعی، فرهنگی و همچنین، محیط قرارگیری آنها مورد سنجش قرار داده است.
4- تدوین معیارهای سنجش کارکردپذیری طرحهای معماری مسکن
آنچه اساس معیارهای سنجش این تحقیق را تشکیل میدهد، کارکردپذیری فضاهای مختلف زندگی در یک واحد مسکونی است. کارکردپذیری مفهومهای مختلفی را دربردارد. اما بهطور کلی میتوان گفت یعنی اینکه فضای مورد نظر از حیث عملکرد، درست و منطقی طراحی شـده باشد و در فضای دردسترس طراحی عملکردهای موردنظر و موردنیاز را برآورده کند. معیارها و سؤالات پرسشنامه با محوریت کارکردپذیری تدوین شدند، که درادامه به جهت جلوگیری از طولانی شدن مطلب تنها به توضیح اجمالی آنها پرداخته میشود.
با توجه به عرصهبندی قسمتهای مختلف یک واحد آپارتمانی، ســؤالات تحقیق در شش طیف تنظیم شده است؛ که پنج دسته از این سؤالها، مربوط به عرصههای ورودی، نشیمن و پذیرایی، آشپزخانه، اتاقهای خواب، و سرویسهای بهداشتی است و دسته ششم کلیات طراحی واحد مسکونی را مورد پرسش قرار میدهد. در سنجش عرصـه ورودی، دو معیار اساسی که کارکردهای مهم ورودی به حساب میآیند، مورد بررسی قرار میگیرند. ایــن معیارها عبارتاند از:
1- نقش ورودی واحد در میزان تفکیک حریم داخلی خانه از فضای عمومی
2- امکان قرارگیری رختکن و کفشکن
در سنجش عرصههای پذیرایی و نشیمن، آشپزخانه و اتاقهای خواب، سه معیار مهم به شرح زیر، مورد بررسی قرار میگیرند:
1- تقلیل فضاهای بلااستفاده و استفاده مناسب از فضا: این معیار به میزان پرت فضایی و هندسه عرصهبندی اشاره میکند، که در طراحی واحدهای مسکونی کوچکمقیاس بسیار پراهمیت است.
2- کارکردپذیری: این معیار به بررسی مواردی همچون پذیرش فعالیتهای مختلف، امکان چیدمان طرحهای مختلف مبلمان، غذاخوری، میزان کمدهای تعبیه شده در اتاقهای خواب و میزان کابینتهای پیشبینیشده در طراحی میپردازد و آنها را مورد تحلیل و سنجش قرار میدهد.
3- نورگیری و تهویه مناسب: این شاخص به میزان نورگیری و شیوه تهویه هوای فضا اشاره میکند. نورگیری و تهویه مناسب ضمن تأمین روشنایی و هوای تازه برای فضا، بر افزایش کارکرد فضا نیز تأثیر میگذارد. موقعیت قرارگیری نامناسب نورگیری میتواند کارکرد یک فضا را با مشکل مواجه کند و یا حتی فضا را غیرقابلاستفاده سازد[8].
اساسیترین معضلاتی که اغلب در مورد سرویسهای بهداشتی و حمام وجود دارد، موقعیت قرارگیری آنها در پلان طراحی شده و همچنین شیوه چیدمان تجهیزات درونی آنهاسـت، که در این مورد سؤال اول به کارکرد بصری و فیزیکی خود سرویس بهداشتی و حمام، و سؤال دوم به سنجش ایجاد اختلال در کارکرد بصری و فیزیکی سایر عرصههای فضاها توجه دارد. لذا این دو مهم نیز در زمینه کارکردپذیری این عرصه مورد بررسی واقع شد.
طیف ششم سؤالات مربوط به کلیات پلان طراحیشده برای واحد مسکونی است که پنج مقوله اساسی به شرح زیر را مورد سنجش قرار میدهد:
1- عرصهبندی فضایی و ارتباط بین فضاها
2- تفکیک هندسی مناسب در جهت بهرهمندی مناسب از متراژ مساحت واحد
3- ابعاد فضاهای مختلف نسبت به هم
4- اشرافیت بین فضاهای نیمه عمومی و خصوصی
5- ارزیابی کلی پلان
Fig. 2 An example of a questionnaire for measuring units with developed criteria |
شکل 2 نمونهای از پرسشنامهها برای سنجش واحدها با معیارهای تدوینشده |
شکل 2 نمونهای از پرسشنامه تدوینشده برای انجام دادن ارزیابی را نشان میدهد که برای هفت گونه پلان نمونه تهیه شد و مورد نظرسنجی از خبرگان معماری قرار گرفت. پرسشنامه شامل هفت صفحه است که در هر صفحه تصویر پلان یکی از طیفهای هفتگانه در مقیاس ۱00/۱ و پرسشهای مربوط به آن قرارگرفته است. این پلانها شامل اطلاعاتی مانند: ابعاد فضا، مبلمان فضاها و ارتفاع پنجره هاست و در زیر پلان واحد موردنظر پلان طبقه و موقعیت واحد مورد پرسش آورده شده است. همچنین، در پایین تصویر، اطلاعات دیگری چون مقیاس نقشه، شماره تیپ و مساحت واحد مشخص شده است.
5- بررسی و تحلیل یافتهها
برای تحلیل مناسب نتایج حاصل از پرسشنامهها، در ابتدا سؤالات تحقیق کدگذاری شدند. پس از آن، نظرهای خبرگان معماری که در طیف ضعیف تا خوب قرار داشتند، وزن دهی شد و امتیاز عددی ۱ تا 5 به هر کدام از پاسخها داده شد. در ادامه، امتیازات هر سؤال جمعآوری گردید که بیشترین مقدار آن 100 و کمترین مقدار آن 20 است. شکل 3 نمونهای از جداول تهیهشده برای سنجش کارکردپذیری هر طیف از واحدهای مسکونی را نشان میدهد.
پـس از تکمیل و جمعبندی پرسشنامهها در جداول مشابه شکل3، در ادامه راه برای اینکه بتوان طیفهای مسکونی نمونهگیریشده را با هم مقایسه نمود، امتیازات کسبشـده به تفکیک هر معیار و همچنین امتیاز کل واحدهـا محاسبه و در جدول مشابه شکل4 ارایه گردید.
Fig. 3 An example of a rating table for apartment units |
شکل 3 نمونهای از جدول امتیازدهی به واحدهای آپارتمانی |
با نگاه به شکل 4 و بررسی بیشــترین امتیازات کســب شــده در هر معیار، مشخص میشود که پلان نوع سوم در زمینه کلیات طراحی مسکن و نیز کارکردپذیری پذیرایی و نشــیمن، بیشترین امتیاز را کســب نموده و همچنین، به لحاظ مجموع امتیاز در صدر قرار گرفته است. از این رو میتوان به اهمیت نقش طراحی پذیرایی و نشیمن در خصوص سنجش کارکردپذیری کلـی یک واحد مسکونی در فرهنگ ایرانی پی برد.
Fig. 4 Summarizing the scores earned by each residential unit with the criteria of the questionnaire |
شکل 4 جمعبندی امتیازهای کسبشده توسط هر واحد مسکونی به تفکیک معیارهای پرسشنامه |
برای تحلیل بهتر این ارتباطات، همبستگی میان امتیاز مجموع هر واحد با معیارهای مختلف ارایهشده، مورد سنجش قرار گرفت. جدول 1 میزان همبستگی مجموع امتیازات هر دسته از سؤالات را با مجموع امتیاز واحدها نشان میدهد.
جدول 1 میزان همبستگی امتیاز مجموع واحدها با امتیاز کسبشده از هر دسته از سؤالات |
Table 1 Correlation rate of the score of the units with the score obtained from each category of questions |
تحلیل همبستگی امتیاز مجموع آپارتمانها با معیارهای ارایه شده، نشان میدهد که بیشترین میزان همبستگی به ترتیب اولویتبندی به شرح زیر است:
1- ارزیابی کلی پلان (86/0)
2- عرصهبندی فضایی و ارتباط بین فضاها (80/0)
3- امکان قرارگیری رختکن و کفشکن در ورودی (79/0)
4- کارکردپذیری پذیرایی و نشیمن (75/0)
5- موقعیت قرارگیری سرویس بهداشتی و حمام در پلان طراحی (64/0)
6- اشرافیت بین فضاهای نیمه عمومی و خصوصی (63/0)
به این ترتیب اولویتبندی، نشاندهنده اهمیت عرصهبندی فضایی و ارتباط بین فضاها در پلان طراحی است. همچنین، توجه به نقش کارکردپذیری پذیرایی و نشیمن در سنجش کلی پلان با توجه به فرهنگ ایرانی قابل تأمل است[9].
6- نتیجهگیری
مقاله حاضر تلاشی است در جهت سنجش کارکردپذیری مسکن؛ که با استفاده از روش و اصول تحقق دکتر حمید رضا انصاری به تدوین معیارهایی در قالب پرسشنامه به ارزیابی و تحلیل هفت طیف متنوع آپارتمانی میپردازد تا بدین وسیله بتواند به بهترین گزینههای طراحی دست یابد. روش مورد استفاده میتواند در سنجش شیوههای متنوع طراحی پیش از ارایه طرح و پلان نهایی مفید واقع شود. تحلیل دادهها و بررسی نتایج بهدستآمده از آنها نشان میدهد که کارکردپذیری واحد مسکونی، بیشترین همبستگی را با عرصهبندی فضایی و ارتباط بین فضاهای مختلف در پلان دارد، که این مسأله حاکی از اهمیت هندسه پلان در افزایش کارکردپذیری است. همچنین، توجه به کلیات هندسه پلان و نیز اندازه و موقعیت فضاها میتواند یک واحد مسکونی را برای پاسخدهی بهتر به خواستههای عملکردی آن مهیا سازد.
مقوله مهم دیگری که حایز اهمیت است، نقش کارکردپذیری پذیرایی و نشیمن در سنجش کلی طرح است که با توجه به تنوع فعالیتهایی که در این عرصه نسبت به سایر عرصههای مسکن رخ میدهد و نیز فرهنگ مهماننواز ایرانی، میتوان به نقش کلیدی طراحی مناسب این عرصه در سنجش یک واحد مسکونی اشاره کرد.
در نهایت، باید به این مسأله که کارکردپذیری مسکن از اولین و مهمترین معیارهای طراحی است، توجه نمود. یافتههای تحقیق بیانگر مسایلی بود که ارتقای کارکردپذیری مسکن را با مشکل مواجه مینمود. بر همین اساس، در انتها برای ارتقای برخی از اصلیترین معیارهای کارکردپذیری، راهکارهایی ارایه میگردد که اگر بدانها توجه کافی شود، میتواند در ارتقای کارکردپذیری واحد مسکونی مثمر ثمر واقع شود. البته باید در نظر داشت که این راهکارها شکل کلی دارند و فقط توصیهای عمومی هستند که هر طرح معماری، ضمن راهحلهای ویژهای که آن طرح طلب میکند، بنابر شرایط میتواند این راهکارها را استفاده نماید. جدول 2 تلاشی است برای ارایه راهکارهای عام در جهت ارتقای معیارهای کارکردپذیری، که امید است در مسیر طراحی گره از کار طراحان واحدهای مسکونی کوچکمقیاس بگشاید.
جدول 2 ارایه راهکارهای عام در جهت ارتقای معیارهای کارکردپذیری
Table 2 Providing general solutions to improve performance criteria
7- مراجع
[1] National Land and Housing Organization, Housing Reform Study Review: Horizon 1405 strategic plan and outlook for the housing sector macro, pp. 69-87, Tehran, Ministry of Road and Urban Development, 2014. (in Persianفارسی )
[2] M. A. Azizi, Position of Housing Indicators in the Housing Planning Process, Fine Arts magazine, Vol. 17, No. 2, pp. 31- 42, 2004. (in Persianفارسی )
[3] M. R. Pour Mohammadi, A. Asadi, Zanjan Mehr Housing Projects Evaluation, Geographical Applications Research Journal, Vol. 13, No. 33, pp. 171-192, 2014. (in Persianفارسی )
[4] M. M. Azizi, M. Rahmani, Assessment of the quality of the environment in residential complexes of low-income groups: the study of residential complexes of Mehr Shahr to Kestan, Journal Soffe, Vol. 24, No.64, pp. 61-73, 2014. (in Persianفارسی )
[5] Charles Choguill, The search for policies to support sustainable housing, Habitat International , Vol. 31, pp 143-149, 2007.
[6] H. Hakimi, M. R. Pour Mohammadi, A. Parhizgar, A. Meshkini, M. Pour Taheri, Evaluation of quantitative and qualitative indicators of housing in informal settlements of Iran Jamshid Abad Khoy, Journal of Geography and Environmental Planning, Vol. 22, No. 44, pp. 197-210, 2011. (in Persianفارسی )
[7] M. Rafii, Housing Economics, Proceedings of The Housing Economics by National Land and Housing Organization, pp. 9-32, Tehran, Iran, 2003. (in Persianفارسی )
[8] J. Pajuyan, The housing situation of the poor, Proceedings of The Articles presented at the first housing conference by the National Land and Housing Organization, pp. 15-34, Tehran, Iran, 1997. (in Persianفارسی )
[9] Consulting Engineers, Department of Comprehensive Surveys (Raja), Selected Indicators of Physical Methods: Indicators of Housing in Urban Areas, Ministry of Housing and Urban Development, Deputy Director of Urban and Architecture, Tehran, 1991. (in Persianفارسی )
[10] A. Heidar Abadi, Surveying the impact of population on housing indices and residential welfare rates among the cities of Khorasan province, PhD Thesis, Faculty of Social Sciences, Tehran University, Tehran, 2001. (in Persianفارسی )
[11] Z. Keramatollah, F. Parhiz, H. Mehdi Nejad, H. Ashtari, Evaluating Housing Income Groups and Providing Housing Retirement Plans (Including Case Study: Lorestan Province), Human Geography Research, Vol. 18, No. 74, pp. 1-12, 2011. (in Persianفارسی )
[12] R. B. Potter, S. Lioyd Evans, The City in the Developing World, Addison Wesley Longman, Harlow, 1998.
[13] D. Drakakis-Smith, Third World Cities, Routledge Hall & Preiffer, London, 2000.
[14] G. Mills, G. Daniel, D. Larryorr, F. Judie, K. BulBul, W. Michelle, and J. Amy, Effects of Housing Vouchers on Welfare Families, Department of Housing and Urban Development, Washington D.C., USA, 2006.
[15] Ministry of Road and Urban Development, Advisor to the Surveillance Department of Sharrast, Evaluation of the Housing Plan of Mehr, Azarakhsh Publishing House, Tehran, Iran, 2014. (in Persianفارسی )
[16] W. Wuret, W. Wegan, Qualitative architecture: Income on design planning and evaluation of functional quality, 4th Edition, pp. 12-73, (Translated by M. Bastani) Kasra's booklet, Mashhad, 2014. (in Persianفارسی )
[17] B. Hillier, A. Leaman, Architecture as a discipline, Journal of Architectural Research, Vol. 5, No. 1, pp. 31- 44, 1976.
[18] World Bank, The Housing Indicators Program, Extensive Survey: Preliminary Result, United Nations Center for Human Settlements and World Bank, World Bank, Washington D.C., June 1992.
[19] H. Ansari, Evaluation and analysis of the functionality of housing architecture plans in the size of Koch, Fine Arts magazine, Vol. 20, No. 3, pp.95-104, 2015. (in Persianفارسی )
[20] M. A. Heidari Jousem, Design of Residential Complex in the Zayandeh-rud Border of Isfahan with Flexibility Approach, Master's Thesis, Department of Architecture, Art University, Isfahan, 2010. (in Persian فارسی)
[21] M. Salarpour, K. Rahbarimanesh, Assessment of Residential Complexes for Flexibility Reduction (Case Study of Shahid Iraghi Residential Complexes), National Conference on Modern Theories in Architecture and Urban Planning, Qazvin, Iran, October 11, 2014. (in Persian فارسی)
[1] مقاله حاضر برگرفته از مطالعات آقای دکتر حمیدرضا انصاری در مقاله ارزیابی و تحلیل کارکردپذیری طرحهای معماری مسکن در اندازه کوچک و در تلاش برای ارزیابی مطالعات ایشان به شیوه ترویجی در نمونه موردی دیگری میباشد.
[3] SPSS
1 کمیسیون اقتصــادی و اجتماعــی آســیا - پاســیفیک
(Social and Economic Commission for Asia and Pacific, UNESCAP)
2 خانهسازیهای غیررسمی به عرضه غیررسمی مسکن و زمین اطلاق میشود و منظور از آن، همه انواع رشد خودرو، آلونکنشینی، حاشیهنشینی و مانند آنهاست؛ که عمدتا واکنشی در برابر مقررات رسمی برنامهریزی شهری و ساختمان بهحسابمیآیند. به عبارت دیگر، روشی است که قشر بیبضاعت در تقابل با قوانین و برنامهریزیهای رسمی، از پایین به بالا عمل مینمایند.